آسیب های عزاداری
صفحـــه چـــهارم
یعنی توجه به «نگاه پیروان دیگر ادیان به رفتار ما» در اسلام یک عنصر اصلی است؟
اجازه دهید جواب این سوال را در قالب خاطرهای از حجت الاسلام قرائتی ببینیم: «در یکى از شهرها با وجود توصیه هاى مبلغین بزرگوار مبنى بر پرهیز از قمه زنى، مردم به خاطر اعتقادات خود دست برنمی داشتند. به ما گفتند به آنجا برویم و آنها را از این کار باز داریم. ایام ماه محرم بود و چون اعلام کرده بودند فلانى می آید و مردم ما را در تلویزیون دیده بودند، در مسجد جمع شدند. وقتى وارد شدم گفتند: آقاى قرائتى! آمدهاى براى قمه زنى بگویى؟ گفتم: شغل من چیست؟ گفتند: تو معلم قرآن هستى. گفتم: به عنوان معلم قرآن قبولم دارید؟ گفتند: بله! قبولت داریم؛ ولى حرفی از قمه نزنى! فقط قرآن بگو! من روى تخته نوشتم: بسم الله الرحمن الرحیم {یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ أَلیمٌ} اى کسانى که ایمان آوردهاید! نگویید: «راعِنا»؛ بلکه بگویید: «اُنظُرنا»
«راعنا» را هم مىشود از ریشه «رَعَىَ» گرفت و هم از ریشه «رَعَنَ» . اگر از «رعى» گرفته شود به معناى «مراعات ما را بکن» است، ولى اگر از ریشه «رعن» گرفته شود، رعونت به معناى خر کردن است و «راعنا» یعنى «خرمان کن!» وقتى که مسلمانان مىگفتند: «راعنا»، هدفشان مقدس بود و معناى «مراعاتمان کن» را اراده مى کردند، ولى یهودی ها از این کلمه استفاده کرده و گفتند: مسلمانها به پیغمبرشان مىگویند: خرمان کن! در اینجا آیه نازل شد که:{ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا} «اى کسانى که ایمان آوردهاید، «راعنا» نگویید بلکه «انظرنا» بگویید.»
یعنى کلمه اى را که دشمن از آن سوءاستفاده مىکند به کار نبرید. بعد از اینکه این آیه را تفسیر کردم، گفتم: شما که قمه مى زنید هدفتان مقدس است و به عشق امام حسین (علیه السلام) این کار را مى کنید. این کار امروز شما، مثل همان «راعنا» گفتنِ مسلمانان صدر اسلام است که دشمن از آن سوءاستفاده می کرد و قرآن کریم با آیه مورد بحث به مسلمانان آن روز و امروز هشدار مى دهد که از هر کارى که دشمن از آن سوء استفاده مىکند پرهیز کنید.
اصلاً چه ضرورتی دارد که همه رفتارهای شیعیان، منطقی و بر اساس استدلال عقلی و دینی باشد؟
علاقه مندان به اسلام و اهلبیت(علیهم السلام) باید توجه کنند که اسلام و قرآن، با استدلال و منطق همراه است. مکتب اهل بیت، با منطق و استدلال همراه است. اگر استدلال را از آن جداکردند و به جای استدلال، خدای نکرده چیزی را واردکردند که از منطق دور است و جنبه خرافیدارد، این درست ضد استدلال عمل خواهدکرد. پس، یک ابزار اسلام برای گسترش و غلبه بر همه ادیان و جماعات و ملل و کشورها،عبارت از منطق است.
میشود معنی دقیق خرافه را مشخص کرد؟ چطور میتوانیم مصادیق آن را تشخیص دهیم؟
آنچه که با کتاب و سنت متقن و معتبر ثابت شده، از دین است؛ چه حالا عقول بپسندند یا نپسندند. از این، حمایت و دفاع کنید.آنچه که با دلیل معتبر ثابت نشده است و با مبانى و اصول دینى معارضه ندارد، دربارهى آن ساکت بمانید. آنچه که با یکى از اصول دینى معارضه دارد و مدرک معتبرى ندارد، ردّش کنید؛ این مىشود خرافه، و معیار خرافه این است.
خوب! ممکن است کسی بگوید: ابراز احساسات نسبت به امام حسین(علیه السلام) و عزاداری در غم آن حضرت، روش های مختلفی دارد؛ یک روش هم قمه زنی است…
در خصوص عزاداری و مجالسی که به نام امام حسین(علیه السلام) برپا میشود، ما و هیچیک از دینداران نمیگوییم در این مراسم، هر کسی هر کاری میکند خوب است. چه بسا علمای بزرگ و دانشمندان بسیاری این کارها را ناروا دانسته و از آن جلوگیری کرده اند.
عدّهاى قمه به دست بگیرند و به سر خودشان بزنند و خون بریزند! این کار را مىکنند که چه بشود؟! کجاى این حرکت، عزادارى است؟! البته، دست بر سر زدن، به نوعى نشانهى عزادارى است. شما بارها دیدهاید، کسانى که مصیبتى برایشان پیش مىآید، بر سر و سینه خود مىکوبند. این نشانهى عزادارىِ معمولى است. اما شما تابهحال کجا دیدهاید که فردى به خاطر رویکرد مصیبتِ عزیزترین عزیزانش، با شمشیر بر مغز خود بکوبد و از سرِ خود خون جارى کند؟! کجاى این کار، عزادارى است؟!
قمه زدن، سنّتى جعلى است. از امورى است که مربوط به دین نیست و بلاشک، خدا هم از انجام آن راضى نیست.
اگر موضوع تا این حد مهم است، چرا برخی علمای قدیم با آن برخورد نمیکردند؟
علماى سلف دستشان بسته بود و نمىتوانستند بگویند «این کار، غلط و خلاف است.»
در زمان آیت الله بروجردی، در همین قم ایشان برخی از این شعائری که به عنوان عزاداری در قم انجام میشود را استنکار کرد. آن وقت تمام رؤسای اینها (هیأتهایی که به اینکارها اقدام میکردند) رفتند خدمت آقای بروجردی و گفتند: ما در این دهه مقلّد شما نیستیم. من میگویم اگر اینها همه، با این کارهایشان، معنای حرفهایشان و لوازم آن و تالی فاسد آن را فهمیده بودند، مصداق «الرَّادُّ عَلَیْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ» میشدند. من اگر جای آقای بروجردی بودم، شدیداً آنها را طرد میکردم. چطور جرأت میکنند به یک مجتهد جامعالشرایط اینگونه بیاحترامی کنند؟ که در واقع بی احترامی به امام معصوم محسوب میشود. مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی نهی کردند مردم را از این کارها. میدانید چه کار کردند؟ نجفی ها رفتند همین مشعل هایشان را پشت در خانه آقای سید ابوالحسن اصفهانی خالی کردند! که در نتیجۀ آن، آقا سید ابوالحسن قهر کرد و آمد کربلا؛ در کوچۀ شیر و فضّه آنجا کربلایی ها برای آقا خانه گرفتند و محافظ گذاشته بودند که نجفی ها او را نزنند!
حالا ما این عوام را تصویب بکنیم؟! این عوامی که بر مجتهدین وقت – که به عنوان رئیس مذهب شیعه مطرح هستند- اینگونه طغیان میکنند. آقای بروجردی رئیس مذهب بود؛ آقا سید ابوالحسن رئیس مذهب بود. آیا شما با امام صادق (علیه السلام)، همین کار را میکنید؟ خوب اگر این کار را با امام صادق (علیه السلام) بکنند، همهشان کافر میشوند؛ آقای بروجردی ینطِقُ عَلی لِسانِ صادق (علیه السلام)؛ آقا سید ابوالحسن ینطِقُ عَلی لِسانِ باقر (علیه السلام). ای شیعهای که میگویی من دوست امام حسینم! چطور تو اهانت میکنی به این سید؟! اینها برای ما درد است.
پس چرا بعضی از علمای قدیم حتی حکم به جواز قمه زنی داده اند؟
آنچه از قول مراجع سلف(رحمهاللَّهعلیهم) نقل شده است، بیش از این نیست که اگر این کار ضرر معتنى به ندارد جایز است؟ آیا سبک کردن شیعه در افکار جهانیان، ضرر معتنىبه نیست؟ آیا مخدوش کردن محبّت و عشق شیعیان به خاندان مظلوم پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و بخصوص شیفتگى بىحد و حصر آنان به سالار شهیدان(علیه السلام) را بد جلوه دادن، ضرر نیست؟ کدام ضرر از این بالاتر است؟
اگر قمه زدن، به صورت عملى انفرادى در خانههاى در بسته انجام مىگرفت، ضررى که ملاک حرمت است، فقط ضرر جسمى بود، ولى وقتى این کار «على رؤوس الاشهاد» و در مقابل دوربینها و چشمهاى دشمنان و بیگانگان بلکه در مقابل چشم جوانان خودمان انجام مىگیرد، آن وقت دیگر ضررى که باید معیار حرمت باشد فقط ضرر جسمى و فردى نیست، بلکه مضرات بزرگ تبلیغى که با آبروى اسلام و شیعه سروکار دارد نیز باید مورد توجّه باشد. امروز این ضرر، بسیار بزرگ و شکننده است و لذا قمه زدن علنى و همراه با تظاهر، حرام و ممنوع است.
یک وقت بود در گوشه و کنار، چند نفر دور هم جمع مىشدند و دور از انظار عمومى مبادرت به قمهزنى مىکردند و کارشان، تظاهر – به این معنا که امروز هست- نبود. کسى هم به خوب و بدِ عملشان کار نداشت؛ چرا که در دایرهى محدودى انجام مىشد. اما یک وقت بناست که چند هزار نفر، ناگهان در خیابانى از خیابانهاى تهران یا قم یا شهرهاى آذربایجان و یا شهرهاى خراسان ظاهر شوند و با قمه و شمشیر بر سر خودشان ضربه وارد کنند؛ این کار، قطعاً خلاف است. امام حسین(علیه السلام)، به این معنا راضى نیست. من نمىدانم کدام سلیقههایى و از کجا این بدعتهاى عجیب و خلاف را وارد جوامع اسلامى و جامعهى انقلابى ما مىکنند؟!
یعنی میگویید آنهایی که در گذشته حکم به جواز قمه زنی دادهاند، دچار اشتباه شده اند؟!
میگویند مراجع تقلید گفتهاند قمه زدن جایز است… مراجع قدیم اجازه دادند، ولی شما میدانید تلویزیون اروپا دوازده بار قمه زدن ایرانیها را نشان داده و بعد یک دکتر روانشناس آنجا نشسته، گفته: شیعه ها یک مَرَضی دارند نظیر خودکشی؛ خودشان را آزار میدهند. شیعه ها یک مرض روانی دارند به نام خودآزاری؛ و اروپا به شیعه خندیده! شما باید اینطور سؤال کنید: «ای مراجع تقلید! اجازه میدهید جوری عزاداری کنیم که اروپا به شیعه بخندد؟!» هیچ مرجعی اجازه نمیدهد. سؤال شما اشتباه بوده است؛ سؤال کرده اید: اجازه میدهید در عزای امام حسین(علیه السلام) چند قطره خون بریزد؟ گفتهاند: جایز است. شما بگویید: اجازه میدهید جوری عزاداری کنیم که اروپا به شیعه بخندد؟ هیچ مرجعی اجازه چنین کاری را نمیدهد.
درست است که جمعی از بزرگان فقهای پیشین (قدّس الله اسرارهم) اجازه بعضی از این امور را در عصر خود- به دلایل خاصّی- دادهاند، ولی آنها هم اگر در عصر ما و شرایط زمانمان بودند بهیقین طور دیگری فتوا میدادند.
درباره نقش «تغییر شرایط زمان و مکان» در «تغییر حکم مسائل شرعی» دیدگاه حضرت امام(رحمه الله) جالب توجه است؛
زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند. مسئلهای که در قدیم دارای حکمی بوده است، به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام، ممکن است حکم جدیدی پیدا کند؛ بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، همان موضوع اوّل که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است، واقعاً موضوع جدیدی شده است، که قهراً حکم جدیدی میطلبد. مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد…»
بعضیها در جواب این مطلب – که باید به برداشت بیگانگان نسبت به اعمالمان توجّه کنیم- میگویند: «اگر بخواهیم به حرف آنها توجه کنیم، آنها بعضی از واجبات دینی ما را هم مسخره میکنند؛ پس باید واجبات را هم کنار بگذاریم؟!»
نکته ای که در این سوال مورد غفلت واقع شده، این است که، هیچ یک از انبیا برای عمل به عادات و آداب ابداعی خود مورد استهزا قرار نگرفته است! انبیا به جهت تبلیغ دین و احکام الهی به مردم، ازسوی کافران و ستمگران مورد تمسخر قرار میگرفتند، در حالی که ما به جهت عادات و رسوم ابداعی خود مورد استهزا هستیم. اگر دشمن ما را به جهت عقاید و اعمال دینیمان مسخره کند، در برابر او میایستیم و کمترین توجهی نمیکنیم؛ اما رفتارهایی همچون قمهزنی در هیچ یک از روایات ما تایید نشده است؛ بلکه رسم و عادتی است که توسط خود مردم ابداع شده است، از این رو نمیتوان آن را از دین دانست. اگر دشمن، ما را برای گریهکردن بر سالار شهیدان مسخره کند، توجه نمیکنیم؛ زیرا اصل عزاداری و گریه برای امام حسین(علیه السلام) از دین است و در متنِ دین، به آنها توصیه شده است. ما از ریشخند دشمن نمیترسیم، از بدنمایاندن اسلام به ملتها بیمناکیم؛ ما از آن میترسیم که پافشاری ما بر برخی از اعمال بیریشه وابداعی، بهانه به دست دشمنان دهد وآنها با استفاده از آن، ملتهایی را که تشنه اسلام هستند، از آن بیزار کنند.
رهبر معظم انقلاب نیز به همین نکته اشاره کرده اند: اگر قمه زنی اشکال هم نداشته باشد و حرام هم نباشد، واجب که نیست! … [این رفتارها] در دنیای امروز، در فرهنگ رایج جهانی امروز، در عقلانیاتی که امروز در داخل خانه های ما و بین جوانان و دختران و پسران ما رایج است، عکس العمل نامناسب ایجاد خواهد کرد. این ها از بینات شرع نیست که ما بگوییم چه دنیا بپسندد، چه نپسندد، ما باید اینها را بگوییم؛ حداقل اینها «مشکوکٌ فیه» است.
حالا یک گروهی از شیعیان هم چنین کارهایی را انجام دهند؛ مگر چه مشکلی پیش میآید؟
نباید کارى کنیم که آحاد جامعهى اسلامىِ برتر، یعنى جامعهى محبِّ اهلبیت(علیهم السلام) که به نام مقدس ولىِّ عصر(ارواحنافداه)، به نام حسین بن على(علیه السلام) و به نام امیرالمؤمنین(علیهالصّلاه والسّلام) مفتخرند، در نظر مسلمانان و غیرمسلمانان عالم، به عنوان یک گروه آدمهاى خرافىِ بىمنطق معرفى شوند.
مىبینم که چگونه اخلاص و محبّت مردم به سالار شهیدان حضرت ابا عبداللَّه الحسین(علیه السلام) مورد جفا در قضاوت هاى جهانى واقع مىشود، چگونه درک روشن بینانهى آنان در اعتقاد به مقام والاى اهل بیت(علیهم السلام)، به خاطر بعضى اعمال جاهلانه، حمل بر امورى مىشود که از ساحت شیعه و ائمهى بزرگوارشان بسى دور است؛ مىبینم که چگونه عزادارى بر جگرگوشگان زهراى اطهر(علیهم السلام) مورد تبلیغ سوء دشمنان متعصّب و تبلیغاتچى هاى شیطان استعمار قرار مىگیرد. مىبینم که بعض اعمالى که هیچ ریشهى دینى هم ندارد، بهانه به دست دشمن مغرض مىدهد که بدان وسیله هم اسلام و هم تشیّع را – العیاذباللَّه- به عنوان آئین خرافه معرفى کنند…
شیعهى محبّ و مخلصى که در روز عاشورا با قمه سر و روى خود و حتى کودکان خردسال خود را خونین مىکند، آیا راضى است که با این عمل خود در روزگارى که هزاران چشم عیبجو و هزاران زبان بدگو، در پى بد معرّفى کردن اسلام و تشیع است، عمل او را مستمسک دشمنى خود قرار بدهد؟ آیا راضى است که با تظاهر به این عمل، خون دهها هزار جوان بسیجىصفتِ عاشق را که براى آبرو دادن به اسلام و تشیّع و نظام جمهورى اسلامى بر زمین ریخته شده است، ضایع سازد؟
معنای سفینه النجاه و مصباح الهدی این است که ما عملی را که بلاشک شرعاً محل اشکال است و به عنوان ثانوی هم حرام مسلّم و بین است، انجام دهیم؟!
درست است که از حضرت امام مخالفت هایی با این رفتارها نقل شده است؛ اما چرا ایشان به صورت جدّی با آن مقابله نکردند؟
اگر به گونهاى که طىّ چهار، پنج سال اخیرِ بعد از جنگ، قمه زدن را ترویج کردند و هنوز هم مىکنند، در زمان حیات مبارک امام(رضواناللَّهعلیه) ترویج مىکردند، قطعاً ایشان در مقابل این قضیه مىایستادند.
اگر بخواهیم با رفتارهایی مثل قمه زنی مخالفت کنیم، ما را متهم میکنند به اینکه با عزاداری امام حسین(علیه السلام) مخالفیم!
نه خیر! این مخالفت با عزاداری نیست؛ بلکه مخالفت با «ضایع کردنِ عزاداری» امام حسین(علیه السلام) است.
به نظر میرسد رواج اینگونه رفتارها در عزاداری امام حسین(علیه السلام) عادی نیست؛ زمینه گسترش آن در جامعه چیست؟
برخى کارها در ارتباط با مراسم عزادارى ماه محرّم دیده شده است که دستهایى به غلط، آن را در جامعه ما ترویج کردهاند. کارهایى را باب مىکنند و رواج مىدهند که هر کس ناظرِ آن باشد، برایش سؤال به وجود مىآید. به عنوان مثال، در قدیمالایام بین طبقهى عوامالنّاس معمول بود که در روزهاى عزادارى، به بدن خودشان قفل مىزدند! البته، پس از مدتى، بزرگان و علما آن را منع کردند و این رسمِ غلط برافتاد… قمه زدن نیز همینطور است.
شهید مطهری نیز گسترش این رفتارها را معلول روحیه مردم میداند؛ ایشان در این رابطه میگوید: قمهزنی و بلند کردن طبل وشیپور از ارتدوکسهای قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنها آمادگی داشت، همچون برق در همه جا دوید.
دشمن هرچه می خواهد بگوید ، مگر ما باید بخاطر گفته ی دشمن ، دست از مقدسات خود برداریم . ما به قضاوت دشمن چکار داریم؟
اولا قمه زدن هیچگونه تقدسی نداردو هیچگونه زینتی برای اهل بیت بشمار نمی رود و بالعکس نفرت را در دل دیگران می نشاند .
وهم یحسبون انهم یحسنون صنعا (سوره کهف آیه ۱۰۴) و ایشان گمان دارند که کاری زیبا انجام می دهند.
ثانیا از ترس دشمن نیست بلکه کسانی می گویند قمه نزنید که در دفاع مقدس سینه خود را برای دشمن گشوده بودند
مقام معظم رهبری : به نظر ما قمه زنی یک خلاف شرع قطعی بوده و هست ، این را ما اعلام کردیم و بزرگانی هم حمایت کردند اما بعد دیدیم از گوشه و کنار ، کسانی در جهت عکس این عمل می کنند ! اگر قمه زنی اشکال هم نداشته باشد و حرام هم نباشد واجب نیست ! ( در جمع نمایندگان مجلس خبرگان رهبری )
0