علل ابتلاء به استمناء
صفحــــــــه دوم
۱۱- دوستان منحرف و ناباب
یکی از ویژگیهای دوره نوجوانی تأثیر پذیری و الگوگیری از همسالان است. نوجوان به رفاقت و دوستی با همسالان خودش اهمیت فراوانی میدهد و از آنها بیش از دیگران تأثیر میپذیرد. معمولا اوقات زیادی را با دوستانش سپری میکند و به راحتی از آنها رنگ میپذیرد. طبیعتا اگر در بین دوستانش افرادی ناباب و منحرف باشند روی او تأثیر میگذارند. به طور کلی دوست هر شخصی تأثیری عمیق بر روحیات، افکارو رفتارهای او میگذارد. بسیاری از افرادی که به بیراهه کشیده میشوند و مرتکب کارهای خلاف میگردند، از دوست بد مینالند و علت بدبختی و انحراف خود را رفاقت با رفیقان ناسالم میدانند.
البته اثر گذاری دوستان ناباب، تدریجی و آرام است و گاهی اوقات نوجوان خودش هم متوجه انحرافش نمیشود، و بعد از مدتی میفهمد در چاهی افتاده است که بیرون آمدن از آن مشکل است. امام علی میفرمایند:
با انسان شرور و بدکار همنشینی و رفاقت نکن، چرا که شخصیت تو شرارتهای او را میرباید (از او اثر میپذیری) بدون آن که خودت بفهمی.
بارها در قوانین طبیعت ثابت شده که مثلا اگر یک سیب خراب را در کنار چند سیب سالم بگذارید همان یک سیب دیگر میوه ها را فاسد می کند.
موارد زیادی اتفاق افتاده است که نوجوان به علت بیدقتی در انتخاب دوستانش و رفاقت با دوستان منحرف، دچار خودارضایی شده است، فرهاد هفده ساله هم چنین نوشته است:
راستش چند سال پیش یکی از دوستان نابابم که لعنت خدا بر او باد به من میگفت: این کار ضرری برای بدن ندارد، او خودش مبتلا به خودارضایی بود و این عمل زشت به من هم سرایت کرد، حالا نمیدانم چگونه این عمل را ترک کنم.
شهرام نوزده ساله، محکوم به اعدام، چنین میگوید:
در تهران با عدهای از همکارانم دوست شدم. ای کاش هرگز به تهران نیامده بودم و هرگز دوستی نداشتم. آنها به من پیشنهاد سرقت کردند. ابتدا نپذیرفتم، ولی آنها مرا با حرفهایشان راضی نمودند و سرانجام در حال سرقت و درگیری با صاحب خانه، او را کشتم. اکنون به جوانان توصیه میکنم که با دوستان ناباب گام برندارند، که به سرنوشت شوم من گرفتار شوند.
همچنین اگر به زندانها رفته و با زندانیان و مجرمین مصاحبه کنید خواهید فهمید که اکثر آنها دوست ناباب را علت ارتکاب جرم خود می دانند.
پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید:
انسان بر دین دوست خود است؛ پس مواظب باشید که با چه کسی دوستی میکنید.
این سخن زیبا و پرمعنی پیغمبر به خوبی نشان میدهد که تأثیرات دوست، محدود به این دنیا نیست؛ ما در مسائل دینیمان هم به شدت از دوستانمان تأثیر میپذیریم. دوستانی که انسان در این دنیا برمیگزیند، تأثیری عمیق در خوشبختی یا بدبختی وی دارند. قرآن کریم از عاقبت حسرت بار کسانی یاد میکند که در دنیا با دوستان منحرف معاشرت داشته و به واسطه آنان به گناه و آلودگی کشیده شدهاند. این افراد در قیامت دست خود را از شدت حسرت به دندان گزیده، چنین میگویند:
اى کاش با رسول (خدا) راهی برگزیده بودم! اى واى بر من، کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم!
از سوی دیگر دوست خوب و سالم علاوه بر اینکه در این دنیا، ما را به سمت خوبیها میکشاند، در آخرت هم میتواند باعث نجات ما شود. در روایتی زیبا از پیغمبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:
بعضی از بهشتیان، که دوستشان در جهنم است، میگویند چه بر سر دوست ما آمد، در حالی که خداوند (براى اینکه قلب این مؤمن را شاد کند) فرمان میدهد دوستش را از جهنم خارج کنند و به بهشت بفرستند، اینجاست که باقیماندگان در جهنم میگویند: (افسوس که امروز) نه شفاعت کنندگانی برای ما وجود دارد و نه دوست گرم و پر محبتی.
میرود از سینهها در سینهها از ره پنهان صلاح و کینهها
صحبت صالح تو را صالح کند صحبت طالح تو را طالح کند
دختر نوجوانی در نامهاش به مشاور تربیتی چنین نوشته است :
پنج سال پیش وقتی که کلاس چهارم ابتدایی بودم، خانواده جدیدی به کوچه ما نقل مکان کرد. این خانواده دختری داشت که دو سال از من بزرگتر بود. من با او دوست شدم و روابط صمیمانهای بین ما برقرار شد، طوری که حتی یک لحظه دوری از هم را به سختی تحمل میکردیم. ولی او به این دوستی پاک خیانت کرد و مرا به بیماری وحشتناک خودارضایی دچار کرد و خود از آنجا رفت و مرا با یک دنیا آه و حسرت و پشیمانی تنها گذاشت… . من که دختری پرجنب و جوش بودم و کمتر کسی میدید که یک گوشه نشسته باشم، کم کم به یک دختر گوشه گیر و رنگ پریده مبدل شدم. این کار روی تحصیل من اثر گذاشت، من که تا سال سوم راهنمایی جزو شاگردان خوب کلاس بودم، در سال سوم راهنمایی، ثلث اول یک تجدید آوردم… . خواهش میکنم مرا در ترک این عادت زشت یاری دهید.
از نظر تغذیه مادی دوستان منحرف تاثیر بس عمیقی در انسان و تحریک و تطمیع و ترغیب او به خودارضایی و مقدمات آن می گذارد . از منظر تغذیه چشایی هنگامی که این باصطلاح دوست که زکاتش را نمی پردازد و مالش شبهه ناک است فرد را به خوردنی یا رستورانی دعوت می کند و یا سیگار ، مشروبات و …. می خرد از منظر تغذیه بویایی زمانی که این دوست عطرهای ناسالم و تحریک کننده به خود می زند و باعث تحریک می گردد. از منظر تغذیه بینایی وقتی که اس ام اس های تحریک کننده و عکس ها ، کلیپ ها و فیلم های مبتذل را از گوشی همراهش نشان می دهد و با توجه به تکنولوژی پیشرفته امروزی به طرق مختلف برای رفیقش می فرستد . از نگاه تغذیه شنوایی زمانی که حرفهای تحریک زا و یا اصوات و موسیقی های مهیج شهوانی را از طریق راههای مختلف با دوستش گوش می کند در نتیجه فرد را به سمت این پرتگاه پربلا می کشاند.



۱۲- دوستی با جنس مخالف
دوستی و رابطه با جنس مخالف، یکی از انحرافات اخلاقی است که امروزه دامنگیر برخی از نوجوانان شده است. منظور ما از رابطه دراینجا، هر نوع ارتباطی بین دختر و پسر نامحرم است که به تحریک شهوت در آنها منجر شود؛ حال چه ارتباط حضوری باشد؛ چه تلفنی؛ چه از طریق نامه؛ چه چت کردن و یا … . ارتباط و دوستی دختر و پسر ـ که معمولاً با تبادل عواطف و احساسات همراه است ـ باعث تشدید شهوت در دو طرف میشود. وقتی دختر و پسر از یکدیگر جدا میشوند، آتش این شهوت شعلهورتر میگردد و به علت افکار تحریک کنندهای که ذهن آنها را پر کرده است، ممکن است دست به خودارضایی بزنند. آرش هجده ساله در نامهاش ، چنین میگوید:
از همون سن بلوغ با شهوت آشنا شدم. مدتی بعد یه دوست دختر پیدا کردم. در ارتباطم با اون، هیچ خیانتی به او نکردم؛ ولی از همون زمان خودم گرفتار خودارضایی شدم. هر وقت از اون جدا میشدم، تصویر او و صحبتهایی که گاهی در مورد مسائل جنسی بین ما رد و بدل میشد، دائم به ذهنم میاومد. اون قدر فشار جنسی رو تحمل میکردم تا اینکه طاقتم تموم میشد و دست به خودارضایی میزدم.
۱۳- عوامل تحریک کننده شهوت
امروزه تهاجم فرهنگی ،یا بهتر است بگوییم شبیخون فرهنگی، همه اقشار جامعه به ویژه جوانان و نوجوانان را در معرض خطری جدی قرار داده است. کتابها و رمانهای عشقی و جنسی، روزنامهها و مجلات مختلف، عکسها و پوسترهای تحریک کننده (مثل پوسترهای ورزشکاران و هنرپیشههای سینما و تلویزیون)، فیلمها و سیدیهای مبتذل، کلیپهای صوتی و تصویری تحریک کننده که به راحتی توسط بلوتوث جابجا میشوند و همچنین شبکههای ماهوارهای و اینترنت در بسیاری از موارد به آسانی در دسترس نوجوان قرار دارند و اخلاق و فرهنگ او را در معرض هجومی ویرانگر قرار میدهند. وضعیت نامناسب حجاب در برخی شهرها و همچنین نبودن حریم در روابط بین دختر و پسرها نیز باعث ایجاد تحریک در نوجوان میشود. حتی بر روی کالاهای مختلف تجاری، عکسهای مبتذل و تحریک آمیز جنسی، به گونهای حساب شده به تصویر کشیده شده و نوجوان را به راحتی تحریک میکنند. همه این عوامل روح و روان نوجوان را تحت تأثیر قرار داده به طوری که تصاویر مبتذل دائماً ذهن او را درگیر میکنند و حتی در خواب هم او را راحت نمیگذارند. نوجوانی که در برخورد با این عوامل تحریک کننده، مدیریت صحیحی نداشته باشد، به تدریج در مقابل فشارهای ناشی از آنها، توانش را از دست میدهد و ممکن است گرفتار خودارضایی شود. امیردر نامهای چنین نوشته است:
متأسفانه از وقتی دانشجو شدم و مجبور شدم از اینترنت زیاد استفاده نمایم، به گناه و بلاهای متعددی آلوده شدم. شرم دارم از نوشتن این حرفها ؛ولی مجبورم؛ چون نیاز به کمک دارم و جوانی و عمرم رو به تباهی است. متاسفانه گاهی که به اینترنت سر میزنم برای انجام کاری، ناگهان به طور اتفاقی با تصاویر نسبتاً تحریک کنندهای روبرو میشوم و از آنجا که در زمینه اینترنت و رایانه هوش بالایی دارم، با وجود فیلترینگ به سرعت به سراغ جاهایی که نباید بروم، میروم. به مطالب و تصاویری نگاه میکنم که بسیار مهلک هستند. بعد از مشاهده این تصاویر زشت، متاسفانه تحریک جنسی توسط نگاه برایم رخ میدهد و عصاره وجودم از من خارج میشود. بعد که برای طهارت مجبور به غسل میشوم در حمّام هم دوباره اقدام به استمنا میکنم.
مریم هم چنین میگوید:
متأسفانه مشکل من بیشتر به خاطر دسترسی به سایتهای غیر اخلاقی اینترنت و مشاهده تصاویر و گاهی فیلمهای غیراخلاقی میباشد. یعنی از وسوسه شروع میشود و سپس در موقعی که تنها هستم این وسوسه شدیدتر شده، سپس به مشاهده تصاویر غیر اخلاقی و در نهایت اقدام به این عمل زشت میانجامد.
بدون شک محیط فاسد یکی از مهمترین عوامل تحریک کننده شهوت است . گاهی این فساد محیط ، ناشی از افرادی است که در آنجا هستند و گاهی ناشی از نوع برنامه های آن است . متاسفانه امروزه بسیاری از عروسی ها ، جشن تولد ها ، کلاسهای غیر درسی مثل زبان انگلیسی ، اردوها ، فضای چت ،تانگو و لاین ، بعضی از سایت های اینترنتی و بازی های کامپیوتری و…. از مصادیق محیط فاسد می باشد . جالب اینجاست که برخی در توجیه کار خود می گویند یک شب که هزار شب نمی شود . در حالی که این حرف کاملا غلطی است . چه بسا ، یک روز یا یک شب مسیر تمام روزها و شب های زندگی انسان را تغییر دهد . مگر کسانی که در فساد غوطه ور شدند نقطه شروعشان از کجا بوده ؟
۱۴- فرار کودک
کودک و نوجوان از خانه یا مدرسه فرار می کند و به ولگردی روی می آورد و در دام بزه کاران گرفتار می شود. موارد بسیار زیادی هست که کودک در برابر والدین ایستادگی کرده و الگوی رفتاری آن ها را قبول ندارد خودش را با آن ها هم آهنگ نمی کند و به این ترتیب دوری جستن از آنان را بهترین راه برای خود تشخیص میدهد و از آن ها می گریزد.
۱۵- عدم تخلیه به موقع ادرار و مدفوع
اگر کودک فرصت نیابد به تخلیه مثانه بپردازند، این امر، در تحریک شهوت آنان سهم مؤثری دارد. وجود حالتی چون یبوست می تواند عاملی برای این امر باشد. نگه داری ادرار و مدفوع معمولا ناشی از روش غلط تربیتی والدین است. باید تخلیه در کودکان را از یک و نیم سالگی به صورت یک عادت در آورد.
۱۶- درمان طولانی بیمار
برخی از کودکان یا نوجوانان به دلیل بیماری های طولانی و اقامتهای طولانی جهت درمان خسته و ملول می شوند، به نحوی که ناگزیر خود را به چیزی مشغول می کنند، در این موارد تماس با بدن به ویژه اندام جنسی منجر به کسب لذت می شود و در این صورت مداومت به صورت عادت در می آید.
۱۷- کمبود امکانات
کمبود امکانات در مسافرت ها و اردوها و مراکز آموزشی و نظارت های شبانه روزی در برخی از مدارس، یکی از عوامل بروز این بیماری ها است و همچنین اینکه دست شویی ها دور از اشراف مسئولین قرار دارد. این قبیل اماکن سبب میشود تراکم افراد در استفاده از این امکانات بیشتر شود و معضلات مخصوص به خود را پدیدار سازد؛ مثلا وقتی در یک دست شویی چند دانش آموز با هم رفع حاجت کنند، به بعضی از امور دیگری آگاهی بیشتری پیدا می کنند که این خود حیا را از بین می برد و تبعات بعدی را به دنبال دارد. مثال دیگر این که پرجمعیت بودن کلاس ها و وجود نیمکت های یک سره و تراکم فراد روی این نیمکت ها سبب تحریک های جسمی در آن ها می شود و به صورت دست جمعی خارج شدن از کلاس و مدرسه و یا در ساعات تفریح یا استخر شنا رفتن و تفریحات دیگر همگی زمینه هایی هستند برای بروز این بیماری ها که باید با مراقبت ویژه مربیان حل و اصلاح گردد.
۱۸- بیکاری و نداشتن برنامه برای اوقات فراغت
منشأ بسیاری از گناهان و انحرافات، بیکاری است. در مورد نوجوان هم، چنین است. گاهی اوقات علت ابتلای نوجوان به خودارضایی نداشتن برنامه برای اوقات فراغتش میباشد. نوجوانی که بیبرنامهاست و اوقات بیکاریاش به بطالت میگذرد، معمولا ذهنش مورد هجوم افکار مختلف قرار میگیرد. هر فکری ذهن او را به سمت خودش میکشاند و نوجوان بیکار هم بسیاری از اوقات برای پرکردن وقتش، ممکن است تسلیم وسوسههای شیطان شود و به گناه آلوده گردد. برای ریشه کن کردن یک گناه، عاقلانه این است که علتش را از بین ببریم.
منشأ بسیاری از گناهان و انحرافات، بیکاری است. در مورد نوجوان هم، چنین است. گاهی اوقات علت ابتلای نوجوان به خودارضایی، نداشتن برنامه برای اوقات فراغتش میباشد. نوجوانی که بیبرنامه است و اوقات بیکاریاش به بطالت میگذرد، معمولاً ذهنش مورد هجوم افکار مختلف قرار میگیرد. هر فکری ذهن او را به سمت خودش میکشاند و نوجوان بیکار هم بسیاری از اوقات برای پر کردن وقتش، ممکن است تسلیم وسوسههای شیطان شود و به گناه آلوده گردد. به داستان زیر دقت کنید:
در یکی از شهرهای کوچک ایالت فیلادلفیای آمریکا در خانوادهها قمار آن قدر رایج شده بود که زنها به آن عادت کرده بودند و در خانهها به صورت یک بیماری رواج یافته بود و شکایت همه این بود که زنها دیگر کاری غیر از قمار ندارند. اول این را به عهده واعظها گذاشتند که آنها این بیماری را از سر مردم بیرون ببرند. ولی آخر بیماری علت دارد؛ تا علتش از میان نرود که بیماری از بین نمیرود. واعظها شروع کردند به موعظه در زیانهای قمار و آثار اخروی آن؛ ولی اثر نداشت. یک شهردار پیدا شد و گفت که من این بیماری را معالجه میکنم. آمد کارهای دستی از قبیل بافتنی را تشویق کرد و برای زنها مسابقههای خوب گذاشت و جایزههای خوب تعیین کرد. طولی نکشید که زنها دست از قمار کشیدند و به این کارها پرداختند. آن مرد علت را تشخیص داده و فهمیده بود که علت پرداختن زنها به قمار، بیکاری و احتیاج آنها به سرگرمیاست. کار دیگری برایشان به وجود آورد تا توانست قمار را از میان ببرد.
منشأ و علت خودارضایی هم گاهی اوقات، نداشتن برنامه برای اوقات فراغت است. برای ریشه کن کردن یک گناه، عاقلانه این است که علتش را از بین ببریم.
دوم – عوامل درونی
۱۹- تقلید از دیگران
خود ارضایی می تواند به سرعت مورد تقلید نوجوان قرار گیرد. اگر چنان چه نوجوانان فرصت های زیادی را با هم و دور از چشم پدر مادرها به سر ببرند، امکان انتقال این گونه تجربیات منفی را خواهند داد.

۲۰- انزوا و تنهایی
خودارضای مرض تنهایی نامیده شده است. این مطلب به خوبی نشان میدهد که تنهایی یکی از زمینههای اصلی ابتلای فرد به خودارضایی است. تنهایی یعنی درهم شکستن پیوندهای ارتباطی خودمان با دیگران نوجوانی که در اتقا خودش، منزل و یا محیطهای دیگر زمان زیادی را در تنهایی به سرمیبرد و کسی را نظارهگر خود نمیبیند، بسیاری از اوقات وسوسه میشود و بر اثر دست ورزی با اندامش کم کم لذتهایی را تجربه میکند وهمین امر باعث ابتلای او به خودارضایی میشود. در واقع تنهایی به منزله حصاری است که نوجوان را به دور خودش میکشد. معمولا انسانها وقتی در حضور دیگران هستند، حریمها را حفظ میکنند و دست به هر کاری نمیزنند. ولی در تنهایی به این تصور که کسی حضور ندارد در حالی که خدا همیشه و همهجا شاهد کارهای ماست، ممکن است کارهایی غیر اخلاقی مرتکب شوند.
۲۱- کمبود محبت
همان گونه که محبت بیش از اندازه و شیوه های غلط ابراز محبت باعث انحراف نوجوان می شود، کمبود محبت نیز در انحراف آن بسیار موثر است. کمبود محبت سبب کاهش اعتماد به نفس ،عدم توانایی درست تصمیم گرفتن ، زود تحت تاثیر قرار گرفتن وضعف شخصیت و…می گردد که اینها همه عامل انحراف و فاسد شدن است . فرزندی که درخانه مورد احترام است کمتر درمعرض اسیب قرار میگیرد ازجمله خودارضایی .
«هاد فیلد» یکی از روان شناسان می گوید کمبود محبت در نوجوانی بهترین علت روانی استمنا است. کودک چون از دیگران مأیوس و دل سرد می شود، به خودش می گراید؛ به طوری که تمام زندگی او روی زندگی جسمانی متمرکز گردیده ومیل شدیدی به احساس لذت بردن در او پدید می آید واوحس می کند با این کار کمبود خود راجبران می کند ولی غافل از انکه خود را به عاقبتی نا معلوم گرفتار می سازد
۲۲- اختلال های روانی
اختلالات روانی در کودک و نوجوان باعث می شود با خودش سرگرم شود و از این راه غریزه خود و راه لذت بری از آن را کشف نماید. دیوانگان و روان پریشان از مبتلایان به این بیماری هستند.
۲۳- سرزنش کردن
سرزنش کردن کودک احساس گناه و تقصیر را در او به وجود می آورد و وی را به گوشه گیری می کشاند و سبب بروز این حالت می گردد؛ زیرا این عقیده را بیش از بیش در وی تقویت خواهد کرد که مورد علاقه دیگران نیست یا این که هیچ گونه ارزشی ندارد .
نوجوان ۱۷ ساله تهرانی می گوید:«در اثر تنبیه به وسیله پدرم به خودارضایی رو آوردم؛ ولی مسئله زمانی به اوج خود رسید که در ۱۵ سالگی به کوچکترین بهانه ای به شدت تنبیه شدم، روح و جسم من زیر ضربات شلاق پدرم در هم شکست و پس از این واقعه بود که من به دفعات متعدد و مکرر به استمنا پرداختم .
۲۴- کنجکاوی کودکان
کودک و نوجوان و جوان کنجکاو است. و همین یکی دیگر از زمینه انحراف آنها است. پس از جستجو و کنجکاوی بی مورد در زندگی خصوصی زنان ومردان و دیدن روابط جنسی آنان، حیات جنسی خودشان و رابطه خود با جنس مخالف را کشف می کنند و درصدد تخلیه هیجانات خود بر می آیند.
۲۵- عاطفی بودن
لغزش دختران در دوران بلوغ، به خاطر حساس و عاطفی بودن آنان و ضعف جمسی شان است. استمنا (استشهاء) در دختران کم تر رواج دارد؛ چون ساختار دستگار آنان طوری است که کم تر تحریک می شوند؛ ولی در آن هایی که به آن خو گرفته اند، تکرار آن دفعات بیشتر از پسران است. دختران، قبل از بلوغ کمتر دچار لغزش می شوند و پس از بلوغ هم اگر در معرض لغزش و یا فریب قرار می گیرند، علت اساسی را در عاطفی بودنشان باید جستجو کرد؛ چرا که خیلی زود تحت تاثیر افراد منحرف قرار می گیرند و چون معمولا پنهان کاری میکنند، کار آنان کم تر آشکار می شود.
۲۶- اضطراب و نگرانی
دوره نوجوانی با اضطرابهای مختلفی همراه است. اضطراب از آینده، ازدواج، شغل، ادامه تحصیلات، نگرانی از سلامت جسمی و روانی و … موضوعهایی هستند که نوجوان را در فشار قرار میدهند. در موارد بسیاری دیده شده است نوجوانی که نتوانسته علت واقعی تشویش و نگرانیاش را شناسایی و برطرف کند، به گمان رسیدن به آرامش، دست به دامان خودارضایی میشود. این کار ممکن است آرامشی نسبی و موقت در او ایجاد کند؛ ولی پس از مدت کوتاهی فکر عواقب و ضررهای خودارضایی و یا احساس گناهی که از انجام این کار به او دست داده ، دوباره او را دچار اضطراب و نگرانی کرده، برای رفع این اضطراب، دوباره دست به این عمل میزند. و به همین صورت ممکن است بارها این کار را تکرار کند. دختری نوجوان چنین نوشته است:
راستش را بخواهید مدتی است وقتی دچار اضطراب شدیدی میشوم ناخودآگاه به استمنا روی میآورم. حدود سه ماه میشودکه مبتلا هستم.
۲۷- بلوغ زودرس
همان طور که قبلاً هم اشاره کردیم، معمولاً بین بلوغ جنسی و بلوغ روانی و اقتصادی یک نوجوان فاصلهای چند ساله وجود دارد. نوجوان در این فاصله فشارهای زیادی را تحمل میکند و دوران حساسی را میگذراند. حال اگر فرض کنیم نوجوانی زودتر از معمول به بلوغ برسد (بلوغ زودرس)، این مشکل در مورد او بیشتر میشود. البته واکنش دختران و پسران نوجوان به بلوغ زودرس یکسان نیست. معمولاً دختران نوجوان از بلوغ زودرس احساس ناراحتی میکنند و سعی میکنند تا جایی که امکان دارد این موضوع را از دیگران مخفی نگه دارند؛ در حالی که پسران نوجوان، از بلوغ زودرس استقبال نموده، با نوعی غرور و شعف در مورد آن صحبت میکنند.
بدیهی است نوجوانانی که زودتر به بلوغ میرسند، مشکلات بیشتری دارند؛ چرا که باید فاصله زمانی طولانیتری را طی کنند تا در زمان مناسب بتوانند با ازدواج غریزه جنسیشان را به طرز صحیحی ارضا کنند و همین فاصله زیاد، ممکن است زمینهساز ابتلا به خودارضایی شود.
امروز همه مربیان تربیتی می دانند که ناآگاهی مهمترین دشمن انحراف است، به والدین هشدار می دهیم با پنهان کردن و رعایت بیش از حد شرم و حیا باعث نشوند، جوانانشان اطلاعات لازم را (بدون فیلتر خانواده) از راه های ناصحیح دیگر کسب می کنند و بدین ترتیب به طور غیرمستقیم باعث می شوند موضوع حادتر شود.
– دوری از مسائل مذهبی و عقیدتی
– تعصب و سختگیریهای افراطی مذهبی در خانواده
– عدم آگاهی نوجوانان در شیوه برخورد
– تناقض در رفتارها و شیوه زندگی والدین٬ افراد فامیل٬ مدرسه و سطح جامعه
– عدم احترام متقابل٬ رعایت مسائل اخلاقی در خانواده و عادی بودن بی بند و باری
– استرس، اعتماد به نفس پائین، تنهایی و بی برنامه گی و عدم فعالیت های اجتماعی و گروهی
۲۸- غلبه مزاجهای خاص
طبیبی هندی در سوال از حضرت صادق (ع)می پرسد طب از نظر شما چیست ؟ ایشان این جمله ماندگار را در جواب فرمودند که ما گرمی را به سردی و سردی را به گرمی ، تری را به خشکی و خشکی را به تری درمان کرده ، به سنت رسول خدا عمل کرده و باقی امور را به خدا واگذار می کنیم . این بیان گهربار اهمیت و توجه به مزاج را در سلامت و درمان می رساند . چیزی که گذشتگان مانند سینوهه پزشک فرعون ، حکیم جرجانی ، ابن سینا ، رازی و … بسیار به آن تاکید داشته اند اما متاسفانه امروزه اصول مزاج شناسی در زندگی آنچنان رعایت نمی شود . دانستن مزاج فصل ، سن ، غذا ، اقلیم و….. اخیرا هم خاورشناسان و استادان تاریخ علوم و طب در اروپا و آمریکا تحقیق نموده و کتاب های متعددی نگاشته اند.
همانطور که میدانید ، وضعیت جسم، تاثیر خیلی مهمی روی رفتارما، و ریشهای تر از آن روی جهتگیریها و افکار ما دارد.
شخص مریض میلش به آشوب، داد زدن، ورزش کردن و چیزهای انرژی بَر، به طور کلی خیلی کم یا قطع میشود .
اما اگر همان شخص سالم و روی فرم باشد، جسمش میطلبد که این انرژی خالی شود: ورزش، دعوا (!)، آمیزش، و… . و این دو، مُوَلِّد هم هستند. یعنی اگر کسی حالش خوب باشد، سر حال و کیفور می شود ورزش می کند ، بعد از ورزش دوباره تنش انرژی میطلبد. وقتی تامین شد، انرژیش بیشتر از قبل و همینطور قوی و قویتر میشود. ولی فرد مریض، بیاشتها تر میشود. بدن او کمتر طلب و کمتر خرج میکند و اگر درمان نکند ، وضع، بدتر و بدتر هم میشود. یعنی بدن هیچ احتیاج به غذا احساس نمیکند ، در عین حال که حالش بسیار بد هست.
نکتهی واضح آنست که آن آبی که در کمر مرد جمع میشود، حاصل و چکیدهی قوای جسمانی اش است. یعنی شاید بتوان گفت پر انرژیترین قسمت غذاها، تبدیل به منی میشود که داخلش اسپرم هست. و داخل کمر جمع می گردد . وقتی اون ظرف حامل این منی (صُلب) پر شود، شهوت به شکل قابل توجهی افزایش پیدا میکند و میل به تخلیهی این آب، وجود آدم رو میگیرد. حال به هر نحوی که شده. یا آمیزش با حلال یا جنابت ، یا نعوذبالله از راههای حرام. به هر ترتیب، وضعیت فیزیولوژی بدن با توجه به هر مزاج پایه یا غلبه مزاجی میطلبد که این آب تخلیه گردد.
به اصطلاح قدما بدن انسان از عناصر اربعه یا چهارگانه تشکیل شده است یعنی بلغم (آب) ، سودا (خاک) ، صفرا (آتش) و دم (هوا) .
کم یا زیاد شدن این اخلاط در بدن موجب تغییر شکل ساختمان بدن تفاوت در صورت ، زیبایی ، چاقی یا لاغری ، رنگ پوست ، شکل و رنگ موها و توانایی ها و رفتارهای متفاوت را در انسان بوجود می آورد.به همین دلیل است که هر فردی دارای اندامی خاص با اشکال گوناگون و تمایلات غذایی ، اخلاق و علاقه مندی متفاوت است .
بنابراین ما دو طبع سرد و گرم داریم و چهار مزاج.
: گرم و خشک/گرم و تر/سرد و خشک/ سرد و تر وجود داره. یعنی هر فرد، مزاجش یکی از اینهاست.
اصولا کودکانی که متولد می شوند طبع خود را از پدر یا مادر خویش به ارث می برند و تا آخر عمر باآنها خواهد بود
به طور کلی، آدمهای سرد مزاج (چه سرد تر: یعنی بلغمی مزاجها، و چه سرد خشک: یعنی سودایی مزاجها)، اعمال جنسی زیاد برایشان جذابیت ندارد و در حد خیلی محدود یا متعادلی از رابطه جنسی استفاده میکنند. یعنی استمنا در سرد مزاجها کمتر هست.
در مقابل سرد مزاجها، بیشتر فتنهی مسائل سکسولوژی (!) از حرارتدارها برمی خیزد . یعنی آنهایی که طبع گرم دارند. حالا چه گرم تر، و چه گرم خشک. (به ترتیب یعنی: دَمَوی و صفراویها) اما افرادی که مزاجشان گرم و تر هست (دموی مزاجها) توان جنسی بالایی دارند، اما نسبت به صفراییها، کمتر به خود ارضایی و امثال آن میافتند. چون تخیلات در دموی مزاجها، کمتر از صفراییهاست. صفراییها که همون گرم و خشکها باشند، حرارتشان بالاست، و بدنشون به رابطه جنسی نیاز دارد یعنی ارضا میطلبد، (اگرچه جالب اینجاست که توان جنسیشان از دمویها کمتراست، اگرچه میلشان بیشترمی باشد!) به نظر می رسد ، بیشترین مسئلهی خود ارضایی رو ما توی صفرایی مزاجها داریم. به طور کلی مزاج صفرا، مزاج پیر کنندهایست. چون فرد رو خیلی اذیت میکنه. یعنی از این جهات خیلی آزار دهنده است. علل زیادی موجب بالا رفتن اخلاط در بدن می شود مثلا نگاه به رنگ قرمز یا خوردن غذاهای گرم و خشک ، فصل تابستان ، پرخوری ، سونا خلل صفرا را در بدن انسان افزایش می دهد و در نتیجه شهوت بالا می رود. مزاج مردان نسبت به زنان گرم تر و خشک تر است و صفرایشان بیشتر به این دلیل عصبی تر و غیرمنطقی تر هستند . اندامهای بدن ، ساعات شبانه روز ، فصل ها ، مزه ها ، مناطق جغرافیایی ، بادها ، کوه ه ها و دریاها ، خانه ها ، لباس ها و پوشش ها ، رنگ ها ، چهره ها ، صدا ها ، انانها ، حیوانات ، موسیقی ، دودها ، زخم ها ، سنگ ها ، فلزات ، سایه ها ، بیماریها ، عطرها و کل جهان طبیعت همه و همه دارای این طبایع می باشند .
0